هرکجا که میروم مردم از من میپرسند راز دانایی تریدرهای افسانهای چیست؟ آنها داستانهایی درمورد کتاب خانههایی خصوصی شنیدهاند که زیرِ زمین دفن شدهاند، راهبان نینجا از آن محافظت میکنند و فقط تریدرهای خارقالعاده جرات میکنند پا به آنجا بگذارند. همیشه در توئیتر یا بعد از سخنرانیهایم همه میخواهند بدانند چطور میتوانند به این سطح مرموز دانش و خرد دست پیدا کنند.
برای سالها، من قسم خورده بودم که همیشه پنهانکاری کنم. راهبان حسود تریدینگ تا پای جان از کتابها محافظت میکردند، و فقط به آنهایی اجازه استفاده از کتابها را میدادند که ارزش خودشان را با سالها رنج و درد و خونریزی ثابت کرده بودند.
اما این روزها، تصمیم گرفتهام که هر چه دارم را در خطر بیندازم و طومارهای مقدسم را با شما به اشتراک بگذارم، با شما خوانندگان وفادارم.
دیگر نمیتوانم یک جا ساکت بنشینم و اجازه دهم این استادان ترید تمام خرد و دانش دوران را فقط برای خودشان نگه دارند. ممکن است از این قائله جان سالم به در نبرم، اما اگر بمیرم، حداقل میدانم آن دانش باستانی آزاد شده و در اختیار همگان قرار گرفته است.
در مقالههای قبلیام به بعضی از این کتابها اشاره کردهام، اما خیلی از آنها هم هستند که تا به حال درموردشان حرفی نزدهام.
اما قبل از اینکه پیشتر برویم، باید اول به شما هشدارهایی بدهم. این هشدارها را جدی بگیرید، در غیر این صورت خطرات بزرگی در کمینتان خواهد بود.
خیلی از جنگجویان کارشان به جاهای خوبی نرسیده است، چون نتوانستهاند از این جام مقدس دانایی به خوبی استفاده کنند:
هیچ کتابی وجود ندارد که شما را به طرز جادویی به تریدر بهتری تبدیل کند.
البته همه ما دوست داریم باور کنیم که رازهای پنهانی وجود دارند که جایی پنهان شدهاند و اگر دستمان به آنها برسد، همه چیز به طرز معجزهآسایی تغییر میکند.
این اصلا درست نیست.
اما همه راهها هم به بنبست ختم نمیشود.
کتابها به طور حتم میتوانند به ما کمک کنند.
کتابها حاوی یک دانایی فشرده شده، حاصل چندین سال تجربه هستند.
حتی اگر همهی چیزهایی که میخوانید را متوجه نشوید، چیزهایی که میخوانید در ضمیر ناخودآگاه شما ریشه میداوند و بعد با گذشت زمان رشد میکنند و شکوفه میدهند.
با این وجود خواندن فقط شروع کار است.
کتابها میتوانند شروع مسیر را به ما نشان دهند، اما نمیتوانند شما را به مقصد برسانند. تنها راه رسیدن به مقصد این است که تمام مسیر را طی کنید.
ما بهترینها را با دست به کار شدن یاد میگیریم.
به زمانی فکر کنید که برای اولین بار وقتی بچه بودید دوچرخه سواری کردید. احتمالا برای مدتی دوستان یا خواهر و برادر بزرگترتان که دوچرخه سواری میکنند را تماشا کردهاید. سعی کردهاید که الگوها را یاد بگیرید. بعد وارد مرحلهی دوم شدهاید. پدر یا مادرتان برایتان چرخهای کمکی گذاشتهاند و کنارتان حرکت کردهاند تا یاد بگیرید تعادلتان را حفظ کنید. این کار برای اینکه به شما اطمینان خاطر بدهد مفید بود اما تا حدی ته دلتان میدانستید که اطمینان کاذبی است.
بالاخره چرخهای کمکی را برمیدارید.
مادر با کمی اضطراب عقبتر میایستد و اجازه میدهد شما پیش بروید. حالا دیگر همه چیز با خودتان است.
و احتمالا برای مدتی میتوانید خودتان را صاف نگه دارید، سعی میکنید برای اولین بار خودتان پیش بروید، باد به موهایتان میخورد.
بعد بزرگترین ترستان به واقعیت میپیوندد.
زمین میخورید.
ممکن است سر زانویتان زخم شود یا مثل من یکی از دندانهایتان بشکند. بعد قسم میخورید که هرگز سوار دوچرخه نمیشوید.
اما به این قسم پایبند نمیمانید.
و درد آن خاطره همراهتان میماند. به شما کمک میکند که تمرکزتان را حفظ کنید چون دیگر نمیخواهید هیچوقت آن درد را دوباره حس کنید. دردتان به یک انگیزه تبدیل میشود.
از زمین خوردنتان تشکر کنید. بهترین اتفاقی بوده که تا حالا برای شما افتاده است. هیچ چیزی بیشتر از آن زمین خوردن به شما درسهای آموزنده نداده بود.
زمین خوردنهای ما در زندگی بهترین معلمهای ما هستند.
درمورد ترید کردن هم همینطور است: بعضی از این کتابها انتخابهای متداولی نیستند. هیچ کدام از آنها به طور مستقیم درمورد ترید کردن نیستند.
به این خاطر است که ترید کردن خیلی فراتر از فقط ترید کردن است.
ترید کردن یعنی فکر کردن. یعنی ریسک کردن.
اما مهمتر از همه به این معنی است که دنیا را خیلی واضحتر از هرکس دیگری ببینیم.
برای اینکه بتوانید انتخابهای خوبی داشته باشید، باید بتوانید چیزها را همانطوری که واقعا هستند ببینید.
اگر سیب را موز ببینید، راه به جایی نمیبرید.
شاید حداقل شما تایید کنید که ممکن است گاهی به جای سیب، موز ببینید اما بیشتر مردم به جای واقعیت فقط یک فیلم در سرشان در حال پخش است. پیروز شدن بر آن واقعیت تخیلی در مقابل جهان واقعی راه تبدیل شدن به یک انسان دانا و یک ترید فوقالعاده است.
آسان به نظر میرسد اما واقعا آسان نیست، پس بعضی از کتابهای این لیست برای این معرفی شدهاند که طرز فکر شما را تحت تاثیر قرار دهند و کاری کنند روشنتر فکر کنید.
در نهایت، من متوجه شدهام که خیلی از شاگردهایم پشت سر هم میخواهند به آنها کتاب معرفی کنم. آنها یک کتاب را تمام میکنند و دلشان میخواهد ده کتاب دیگر بعد از آن بخوانند. من اشتیاق آنها به خواندن را درک میکنم، اما هرچه کمتر بهتر.
وقتی کتابی پیدا کردید که واقعا شما را تحت تاثیر قرار میدهد، بازهم به عرصهی ترید قدم بگذارید و ایدههای جدیدتان را امتحان کنید.
برای مدتی دانایی آن کتاب را مورد بررسی قرار دهید. با آن کار کنید. دانایی آن را از آن خودتان کنید.
من با بیشتر شدن سنم، شروع کردم به جستجو برای درک روشن اطلاعاتی که از کتاب میگیرم نه حجم اطلاعات. شما میتوانید هزاران کتاب درمورد ترید کردن بخوانید اما اگر تمام آنها با اطلاعات بیارزش پر شده باشند هیچ فایدهای برای شما نخواهند داشت و شما هیچ بهبودی نسبت به زمانی که خواندن کتاب را آغاز کردید نخواهید داشت.
خیلیخب، این تمام هشدارهایی بود که باید به شما میدادم، حالا بیایید شروع کنیم.
کتاب ها ، بدون هیچ ترتیب خاصی
۱- One Up On Wall Street: How To Use What You Already Know To Make Money In the Market
نوشته پیتر لینچ (Peter Lynch)
این کتاب کلاسیک یکی از اولین کتابهایی است که من در زمینهی تریدینگ خواندم. در بعضی زمینهها قدیمی شده است اما در بعضی دیگر از زمینهها هنوز فوقالعاده است. اگر شما جزو تریدرهای بلند مدت هستید یا فقط خرید میکنید و نگه میدارید این کتاب به شما کمک میکند تا سهام برنده را بهراحتی بو بکشید.
بیشتر مردم دلشان میخواهد بهترین تریدرها را نوابغ ریاضی درنظر بگیرند، اما همیشه هم اینطور نیست. من دقت کردهام که خیلی از بهترینهای بازارهای پیشزمینهی برق و الکترونیک دارند. یا ریاضیشان اصلا خوب نیست یا فقط در یک سطح بصری و کلی با آن آشنا هستند. بیشتر آنها در خیلی زمینهها دست دارند، پیش از این بهصورت زیگزاگی از چیزهای مختلف پول درآوردهاند و مباحث مختلف را مطالعه میکنند. تمام اینها، این افراد را به متفکرانی بینرشتهای تبدیل کرده است. آنها چیزهایی میبینند که از نظر بقیه پنهان میماند، که همین کلید موفقیت در بازار است.
لینچ قبل از اینکه موفقترین جذب سرمایهی تاریخ را انجام دهد، یک دانشجوی متوسط علوم پایه بود. او قبل از هرکس دیگری در پیدا کردن سهام بهشدت رو به رشد تخصص پیدا کرد.
از آن روزهایی که او ترید میکرد، خیلی چیزها تغییر کرده است. او اعتراف میکند که فوبیای تکنولوژی دارد و از کامپیوترها نفرت دارد. امروزه هیچکس بدون کامپیوتر ترید نمیکند. این روزها خیلی از فرصتهای شما در میدان نبرد چیزی جز کامپیوترها نیستند.
و حرفهایهای بیشتری هم نسبت به قبل در بازار وجود دارند، که یعنی رقیبان باهوشتری در مقابلتان دارید. اما بیشتر چیزهای منطقی که اون مطرح کرده است، این روزها هم به اندازه دههی ۸۰ کاربرد دارند.
مهمتر از همه اینکه لینچ روی این تمرکز داشت که از چیزی که میشناسید برای تصمیمگیری استفاده کنید. اون کنجکاوی بسیار زیادی داشت و توجه زیادی هم به دنیای اطرافش نشان میداد. اگر همسر و فرزندانش با یک کیسه خرید جدید به خانه میآمدند، میخواست همه چیز را درمورد آن بداند. اگر میدید یک سری فروشگاه جدید در محل زندگیش تاسیس شدهاند، شروع به تحقیق و بررسی میکرد.
امروزه اطلاعات با سرعت خیلی بیشتری حرکت میکنند و ممکن است پیدا کردن فروشگاهی که سرمایه گذارها قبل از شما درموردش چیزی نشنیده باشند سخت باشد، ولی غیرممکن نیست. خیلی از مردم دستوپا میزنند تا بتوانند آینده را ببینند. اما تا وقتی که چیزی بزرگ و محبوب نشده باشد، نمیتوانند تصور کنند که میتواند مانند موشک هوا برود. اما اگر میخواهید سهام بهشدت رو به رشد پیدا کنید باید میل شدیدی به کشف اتفاقاتی که در آینده میافتد داشته باشید و قبل از هرکس دیگری متوجهش بشوید.
۲- Technical Analysis and Stock Market Profits
نوشته ریچارد دابلیو شابکر (Richard W. Schabacker)
این هم یک کتاب کلاسیک دیگر است که به شما میگوید چطور روی نمودارها خطوط زیبا بکشید. این تنها کتاب تحلیل تکنیکال است که توسط تریدر و مدرس حرفهای پیتر برندت توصیه شده است.
پیتر بعد از ترکیدن حباب ارزهای دیجیتال، و اینکه برخی تریدرهای جوان و مغرور او را کلاهبردار نامیدند، گاهی روابطش با جوامع ارز دیجیتال تیره و تار میشود. مسخره است. او وقتی که بیت کوین ۸۰۰ دلار ارزش داشت، صعود بیت کوین را پیشبینی کرد و تا وقتی که باز به ۱۸ هزار دلار سقوط کرد بیت کوین هایش را نگه داشت. او قدرت نمودار کشیدن سنتی را ثابت کردن و آنهایی که او را کلاهبردار خواندند ورشکست شدند و از بازار بیرون رفتند.
ساده است، اگر ندانید که چه میکنید، ۳۰ سال به عنوان یک تریدر دوام نخواهید آورد.
چند موضوع است که درمورد این کتاب باید در نظر داشته باشید. اول اینکه هیچ نسخهی الکترونیکیای وجود ندارد. جای تاسف است اما هنوز هم میتواند نقطهی مهمی در ابزارهای تریدینگ شما باشد.
دومین چیزی که باید بدانید این است که این کتاب خیلی قدیمی است. اولین بار سال ۱۹۳۲ منتشر شد و نسخهی دوم سال ۱۹۳۷ راهش را به قفسهی کتاب فروشیها باز کرد.
احتمالا این سوال برایتان پیش آمده که آیا این کتاب هنوز بعد از این هم سال حرفی برای گفتن دارد یا نه. شاید باورش سخت باشد اما هنوز هم در بازارهای ترید پیشرفتهی امروزی حرفهایی برای گفتن دارد.
چون هرچه بیشتر همهچیز تغییر کند، بیشتر کلیات ثابت باقی میماند.
بهترین تریدرها اغلب میروند بازارهای حتی اوایل قرن نوزدهم را مطالعه میکنند چون بازارها بهطور مرتب سیکلهایی دارند که دوباره و دوباره و دوباره تکرار میشوند.
این کتاب بهخصوص به تریدرهای ارز دیجیتال ارتباط پیدا میکند. یک خواننده زرنگ بلافاصله متوجه تاریخ انتشار میشود. یعنی دقیقا بعد از بزرگترین سقوط بازار در پنجشنبهی سیاه، ۲۴ اکتبر، سال ۱۹۲۹، شروع ۴ روز حمام خون که بازار ۳۰ میلیارد دلار ضرر به خودش دید، معادل ۴۰۰ میلیارد دلار امروز، مجموعا بیشتر از هزینهی جنگ جهانی اول.
وقتی مردم میگویند بازارهای ارز دیجیتال وحشی هستند یعنی هیچچیز نمیدانند.
مطالعهی حرکات سهام در دورهی وحشتناک سقوط و بعد از آن رکود بزرگ (Great Depression)مطالعهی نوسانات واقعی است و خیلی به بالا و پایینهای امروزی در بازارهای کریپتو شباهت دارد.
۳- Insider Buy Superstocks: The Super Laws of How I Turned $46K into $6.8 Million (14,972%) in 28 Months
نوشته جسی سی. استین (Jesse C. Stine)
بدون جای هیچگونه سوالی، کتاب مورد علاقهی من در زمینهی ترید، قوانین طلایی برای اینکه چطور در ۲۸ ماه ۴۶هزار دلار را به ۸/۶ میلیون دلار تبدیل کردم. نویسندهی این کتاب در بازارهای معمولی میلیونها دلار پول درآورده است، سودی که کمتر در جایی غیر از بازارهای جدید مانند بازار ارز دیجیتال و فارکس دیده میشود. این کتاب در حال حاضر کتاب مقدس من است و پایه و اساس هر گونه دانش تریدینگ است. هرکسی باید یک نسخه از این کتاب را داشته باشد.
مهمترین بخشهای این کتاب شما را وارد دنیای روانشناسی نویسنده و بردها و باختهای اولیهاش میکند. داستان کامل مسیرهای پیموده شده توسط یک تریدر را ترسیم میکند، از صعودهای دیوانهوار تا پایینترین سقوطها، مانند همانها که من در مقالهیمسیر هشتگانه برای تبدیل شدن به یک تریدر افسانهای بیان کردهام.
قبل از اینکه بخواهد نمودارها را برای شما توضیح دهد درمورد طرزفکر یک تریدر صحبت میکند، اینکه چطور با نوسانات احساسی ناشی از ریسک کردن پولتان در هرجومرج بازارهای دیوانهوار کنار بیایید.
اما اصلا نترسید، به نمودارها هم میرسد و در چند فصل بهطور فشرده به نمودارها میپردازد که خیلی بهتر از اکثر کتابهای طولانی تحلیل تکنیکال است. او کمی از تحلیل بنیادی را با تحلیل تکنیکال مخلوط کرده که استراتژی خودش را توضیح دهد و با آن را با دقت بهکمک مثالهایی توضیح میدهد.
اگر بتوانید این چند فصل را خوب یاد بگیرید، احتمالا دیگر به هیچ کتابی در زمینهی تحلیل تکنیکال نیاز نخواهید داشت.
در نهایت، یکی از حیاتی ترین فصلهای دنیا را ارائه میدهد:
چگونه بفروشیم.
کتابهای کمی هستند که فروختن را هم پوشش میدهند. نویسنده ۵ تا ۹ ماه صبر میکند تا سهام از فرش به عرش برسند اما نمیفروشد.
و فروش یکی از دستکم گرفتهشدهترین مهارتهایی است که در تریدینگ وجود دارد.
مردم فکر میکنند در تمام سختیها و مشقات باید سهامشان را نگه دارند، چون از نظر ذهنی در همان سطح شکارچی-گردآورنده ماندهایم، بههر سختی که شده فقط میخواهیم وعدهی بعدی غذاییمان را پیدا کنیم. تریدینگ برخلاف ذات ما است و مجبورمان میکند برخلاف طبیعتمان رفتار کنیم، بهجای اینکه بردهایمان را نقد کنیم، میخواهیم بردهایمان را نگه داریم و بعدها خیلی خیلی بیشتر پول دربیاوریم. هیچ کتابی بهتر این کتاب درمورد بهترین زمان فروختن صحبت نمیکند.
۴- Technical Analysis of the Financial Markets
نوشته جان مورفی (John J Murphy)
من با پیتر برندت موافق نیستم که میگوید تنها چیزی که نیاز دارید کتاب شابکر (Schabacker) درمورد تحلیل تکنیکال است.
با اینکه کتاب فوقالعادهای است که شایسته داشتن جایگاهی میان زیارتگاه شما هست، اما از این حقیقت رنج میبرد که خیلی خیلی قدیمی است و هیچ ریاضیاتی پشت آن نیست. آن موقعها کامپیوتر نداشتند و بنابراین هیچ راهی برای انجام محاسبات پیچیده نداشتند تا ببینند آیا مشاهداتشان تحت بررسیهای موشکافانه دوام میآورد یا نه. مشکلات از سن بالایش میآید. تصاویر خیلی کمتری وجود دارد. آن موقعها تولید تصاویر در کتابها گرانتر درمیآمد و بنابراین با مقادیر زیادی متن مواجهه هستیم، بدون تعداد کافی نموداری که دوست داشته باشیم ببینیم یا به آنها نیاز داشته باشیم.
همینجاست که کتاب شماره چهار ما وارد صحنه میشود. این کتاب یکی از جامعترین کتابهایی است که تا کنون در زمینهی تحلیل تکنیکال نوشته شده است. پر است از الگو پس از الگو و آنقدر دادهی آماری در آن وجود دارد که خون از چشمهای شما جاری کند. به همه پیشنهاد میکنم که را از ب بسماله تا نون پایان بخواند.
و بعد بلافاصله قسمت زیادی از آن را فراموش کند.
چرا؟
یکی از مهمترین چیزهایی که چشمهای شما را باز میکند این است که چند تا از این الگوها بارها و بارها شکست میخورند، یا به ندرت به شما کمک میکنند که انتخاب درست را داشته باشید. چیزی که این کتاب به شما میدهد توانایی این است که عمیقتر شوید و الگوهای مورد علاقهتان را عمیقتر بررسی کنید.
آیا این نمودارها همیشه صادق هستند؟
آیا با گذشت زمان هنوز هم جواب میدهند؟
آیا الگوهای دیگری هم هستند که بهتر و دقیقتر کار کنند؟
چیزی که من توصیه میکنم که همهی آن را با ذهنی باز مطالعه کنید. بعد از خواندن آن گیج و غرق در اطلاعات خواهید بود و حتی جاهایی که الگویی وجود ندارد، آنها را خواهید دید.
و آن موقع است که متوجه میشوید باید همه چیز را ساده کنید و فقط روی چند الگو تمرکز کنید که برای شما جواب میدهند.
نیازی نیست تمام اقیانوس را در یک کوزه جمع کنید. فقط روی خطوط مقاومتی و حمایتی و خطوط ترند و شاید چند الگو دیگری که به طور واضح شکل میگیرند تمرکز کنید و خیلی بهتر راهتان به سوی ترید کردن با سود بیشتر پیدا میکنید.
۵- Way of the Turtle و The Complete Turtle Trader
به دو کتابی میرسیم که بارها در مقالههای مختلف آنها را توصیه کردهام. هر دوی آنها را باید باهم بخوانید، چون هر کدامشان زاویه دید متفاوتی نسبت به یک حقیقت واحد دارند.
چون چندین بار درمورد لاکپشتها حرف زدهام،نمیخوام جوهر بیشتری مصرف کنم و دوباره درمورد داستان فوقالعادهی آنها صحبت کنم، اما پیشنهاد میکنم خودتان هم این کتابها را بخوانید.
اولین کتاب، راه لاکپشتی، روشهای سری برای تبدیل انسانهای معمولی به تریدرهای افسانهای نوشتهی کرتیس ام.فیث، یعنی یکی از لاکپشتهای اصلی است. این کتاب شاهکاری است برای درک روانشناسی بازار. اینکه نقاط ورود و خروج را یاد بگیرید کافی نیست. مهمتر از همه این است که به احساساتتان و تواناییتان برای داشتن دیدی عمیق به آینده با صبری مثال زندنی مسلط شوید.
یک قانون خیلی مهم درمورد ترید کردن وجود دارد:
برای تسلط بر تریدینگ باید اول بر خودتان مسلط شوید.
این کتاب یک همراه هم دارد، ترید لاکپشتی جامع، نوشتهی نویسندهای که داستان لاکپشتها را بهطور گسترده مطالعه کرده است، مایکل دابلیو. کوول. درحالیکه راه لاکپشتی بیشتر در مورد سیر احساساتی تریدرها است، کوول بیشتر روی سیستم مکانیکی ترید آنها تمرکز دارد، که در اصل یک مجموعه قوانین ابتکاری است که طراحی شدهاند تا احساسات را از ترید کردن بیرون بیندازند و کاری کنند که آمارها در بلندمدت به نفع شما وارد عمل شوند.
کوول نسبت به کورتیس فیث در کتابش، دیدگاه شکاکانهتری دارد و در نتیجه تضاد آشکاری با کتاب روش لاکپشتی دارد.
واقعا سخت است که بگوییم واقعیت دقیقا کجا قرار دارد، اما به احتمال خیلی زیاد جایی در میانهی راه قرار دارد،پس بهتر است سعی کنید خودتان آن را کشف کنید چون هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد.
۶- Trend Following: How to Make a Fortune in Bull, Bear and Black Swan Markets
نوشته مایکل کوول ( Michael Covel)
کوول یکی از دو نویسندهای است که در این لیست دو کتاب دارد. دنبال کردن ترند: چگونه در هر شرایطی در بازار پول دربیاوریم از مطالبی که در کتاب لاکپشتها بیان شد فراتر میرود و به دنبالکنندههای فوقالعاده ترند نگاهی میانداز که توانستهاند پول خوبی از این بازار دربیاورند.
دنبال کردن ترند یکی از سبکهای خاص تریدینگ است که سعی نمیکند نقاط بازگشت بازار را پیشبینی کند. بلکه آنها را زیر نظر میگیرد تا بعد از تایید آنها همراهشان شود. بگذارید دیگران کشف کنند بیت کوین قرار است به ۱۱هزار دلار، ۸هزار دلار یا ۴هزاردلار برسد. کسی که دنبال کنندهی ترند است وقتی که موشک شروع به حرکت کرد سعی میکند سوارش شود و وقتی پایین میآید سریع پیاده میشوند.
این کتاب بیشتر درمورد طرزتفکر و طرزکار ترید کردن است تا هرچیز دیگری. در این کتاب هیچ جزئیاتی درمورد شکستن خطوط حمایتی یا مقاومت یا درمورد خطوط ترند یا الگوی نمودارها نمیدهد. درعوض، به شما کمک میکند بفهمید بهترین ذهنها در دنیای ترید چگونه کار میکنند. کوول نویسندهی فوقالعادهای است و بیشتر تحقیقاتش را با دادههای آماری که خودتان میتوانید بروید آنها را پیدا کنید اثبات میکند.
۷- Market Wizards و New Market Wizards
اینجا هم دوباره دو کتاب داریم. هر دوی آنها نوشته جیک دی شواگز. هر دوی آنها مجموعهای هستند از مصاحبه با بعضی از افسانهای ترین تریدرهای دنیا، اولی در دههی ۸۰ قبل از ظهور الگوریتمها و کامپیوتری شدن تریدینگ نوشته شده و دومی در دههی ۹۰ برای نسل جدید تریدرهای دیجیتالی نوشته شده است.
این دو کتاب پر از خرد هستند.
بعضی از آن تریدرها محافظهکارتر هستند و درمورد سیستم تریدشان پنهان کاری میکنند اما بیشتر آنها کاملا آزادانه درمورد شکستها و موفقیتهایشان صحبت میکنند. شما درمورد سبکهای مختلف ترید یاد میگیرید. در یک مصاحبه میبینید که یک تریدر سبک دنبال کردن ترند را مرده میداند و دیگری آنها را پادشاه پادشاهان.
هیچکس تمام پاسخها را نمیداند.
بیش از یک راه برای رسیدن به قلههای بلند تریدینگ وجود دارد. در این کتاب شما با مدیران ریسک وسواسی و جالب، هفتتیرکشهای آزاد و مغزهای ریاضی دیوانه آشنا میشوید.
این دو کتاب نقطه تقابل خوبی برای یکدیگر ایجاد میکنند. در اولی، مصاحبهای با ریچارد دنیس میخوانید، کسی که بین لاکپشتها همیشه در ریسک کردن پیشگام بود، و در کتاب دوم با شریک آرام و متین او آشنا میشوید، ویلیام اکارد، نابغهی ریاضی که پشت سیستم آنها قرار داشت. زوج عجیبی هستند اما خیلی راحت میتوان دید که چرا چنین تضادی آنها را به یک تیم خارقالعاده تبدیل کرده است.
این کتابها را هر تریدری در هر فضایی باید بخواند. چه در فارکس ترید میکنید، چه ارزهای دیجیتال، ارزهای معمولی و انواع دیگر دارایی، چیزی در این کتابها برایتان وجود دارد که کمک کند طرز تفکری که شما را به اوج قله میرساند را درک کنید.
۸- Sell and Sell Short
نوشته الکساندر الدر (Alexander Elder)
این کتاب دقیقا همان چیزی را که ادعا کرده است با شما درمیان میگذارد. خیلی از تریدرها از من درمورد نحوه ترید حاشیهای (margin trading) و فروش استقراضی (short selling) میپرسند. این کتاب هرچه را که نیاز دارید درمورد فروش استقراضی پوشش میدهد و به شما میگوید چرا باید هم در بالا رفتنهای بازار ترید کنید و هم در پایین رفتنهای بازار.
این کتاب برای همهی تریدرها نیست، بهخصوص اگر شما هم از افرادی هستید که میخرید و برای مدت زمانهای طولانی نگه میدارید. اما اگر میخواهید ترید کنید بهتر است درمورد فروش استقراضی هم بدانید.
اگر ندانید چطور در روندهای روبهپایین بازار ترید کنید، هیچ چارهای ندارید جز اینکه بنشینید و تماشا کنید که سودهای شما دود میشود و هوا میرود یا وقتی که بازار ماهها در روند نزولی قرار دارد از روی نیمکت بازی را تماشا کنید، همانطور که از دسامبر ۲۰۱۷ تا مارس ۲۰۱۸ این موضوع را در بازار ارزهای دیجیتال دیدیم.
فروش استقراضی کمک میکند وقتی آدمهای دیگر تا پای مرگ ضرر میکنند و در حمام خون هستند شما سود کنید و اینجا جایی است که شما باید شکار کنید، باید خیلی سریع شکار کنید.
۹- Critical Thinking: Proven Strategies to Improve Decision Making Skills, Increase Intuition and Think Smarter
نوشته سیمون بردلی (Simon Bradley ) و نیکول پرایس (Nicole Price)
قبلا گفتهام، دوباره هم میگویم، نادیده گرفتهشدهترین و در عین حال ضروریترین مهارت در زندگی تفکر انتقادی است.
اگر هرچیزی که یادگرفتهاید به طور سطحی بهکار بگیرید، هیچ شانسی ندارید که به یک تریدر موفق تبدیل شوید. خیلی رُک، بدون تفکر انتقادی در هیچ چیزی موفق نخواهید بود.
اما تفکر انتقادی یعنی چه؟
ساده است: همه چیز را زیر سوال ببرید.
اگر کسی چیزی به شما میگوید و آدم باهوشی هم به نظر میرسد، به این معنی نیست که خیلی ساده آن را بپذیرید، حتما سعی کنید خودتان شواهد را بررسی کنید.
از ذهن خودتان استفاده کنید. با چشمهای خودتان ببینید. خودتان نتیجه بگیرید و تصمیم گیری کنید.
به ما در زندگی چیزهای بیارزش زیادی یاد دادهاند و بیشتر مردم همان چیزهای بیارزش را فرو میدهند بدون اینکه هیچ وقت به خودشان زحمت بدهند و کمی تحقیق کنند. آنها خودشان فکر نمیکنند. اجازه میدهند دیگران به جای آنها فکر کنند. این یعنی مرگ یک تریدر خوب.
این کافی نیست که مثل جاروبرقی نظرات آدمهای دیگر را در توییتر جذب کنید و احساس کنید کار بزرگی انجام دادهاید.
خیلی از چیزها را خودتان باید کشف کنید و وقتی این کار را انجام دهید یعنی در مسیر درستی قرار دارید تا خودتان را به یک نیرومحرکهی انسانی تبدیل کنید.
An Illustrated Book of Bad Arguments -۱۰
نوشته علی الموسوی (Ali Almossawi)
بلافاصله بعد از تفکر انتقادی این کتاب میآید که هدفش حذف مغالطههای منطقی از تفکر شما است.
مغالطه منطقی یعنی چه؟
کافیست ۱۰ دقیقه به حرفهای یک سیاستمدار گوش دهید، تا در همان زمان کوتاه ۲۰ مورد از آنها در حرفهایش بشنوید.
تفکر مغالطهآمیز بیشتر اوقات نتیجهی تفکر ضعیف است. خیلی راحت میشود ذهنهای ضعیف را با حرفهای بیمعنی تحت تاثیر قرار دارد، اما اگر میخواهید برندهها و بازندهها را در بازار شناسایی کنید باید یاد بگیرید فراتر از حرفهای شیطانی که میخواهند شما را تحت تاثیر قرار بدهند ببینید تا بتوانید چراغ روشن حقیقت را ببینید.
البته گفتنش واقعا آسانتر از انجام دادن آن است.
همه در معرض استفاده و فکر کردن مغالطه آمیز قرار دارند، حتی من. تقریبا غیرممکن است که این نوع تفکر را از سیستم ذهنیمان حذف کنیم اما میتوانیم اثر آن را به حداقل برسانیم و بتوانیم تشخیص دهیم در دام تفکر ضعیف و تنبل قرار گرفتهایم، پس بتوانیم خودمان را از آن نجات دهیم و خودمان را به جای امنتری برسانیم.
۱۱- Building Winning Algorithmic Trading Systems: A Trader’s Journey From Data Mining to Monte Carlo Simulation to Live Trading”
نوشته کوین دیوی (Kevin Davey)
من در حال حاضر به همراه یک تیم تا زانو در ساختن یک پلتفرم برای ترید خودکار فرو رفتهام و این کتاب راهنمای ما بود تا بتوانیم هر سیستمی را از راههای درست تست کنیم.
این کتاب یک اثر هنری است.
بیشتر مواقع وقتی میخواهیم یک استراتژی تریدینگ خلق کنیم کاملا به بیراهه میرویم. تقریبا همه وقتی یک سیستم میسازند با استفاده از دادههای قدیمی برازش منحنی انجام میدهند. همین باعث میشود که شکننده و ضعیف باشد، بهطوری که اگه با شرایط کاملا متفاوتی از ترید مواجهه شود نمیتواند دوام بیاورد.
این کتاب تمام روشهایی که برای تست سیستم کشف شده است را پوشش میدهد، از تجزیه و تحلیل راه رفتن به جلو تا شبیهسازی مونت کارلو. هرکدام از این روشها برای اینکه سیستم شما انعطافپذیر و برای هم موقعیتی آماده باشد ضروری هستند.
هیچ سیستمی نمیتواند به طور کاملا بینقص تحت هر شرایطی کار کند اما اگر به طور مناسبی تست شود این اطمینان را ایجاد میکند که در میلیونها شرایط سخت دوام میآورد، مانند جانور شدیددوستی (اکسترموفیل) که درمیان گدازههای مذاب حرکت میکند و جلو میرود.
اگر برنامهی شما این است که کامپیوتر بهجای شما ترید کند و نمیخواهید خودتان را قاطی ماجرا کنید، به خودتان این دین را دارید که سیستمتان را به سمت بینقص بودن ببرید تا در تریدهای مجازی بازنده نباشید.
۱۲- The Probability Lifesaver: All the Tools You Need to Understand Chance
نوشته استیون جی میلر (Stephen J Miller)
بیشتر ما در زمینهی آمار و احتمالات آموزش ندیدهایم. اگر شما هم با تقلب امتحانهای ریاضیتان را پاس کردهاید، یک بخش حیاتی از پازل تریدینگ را از دست دادهاید.
من از ریاضی متنفر بودم چون هیچکدام از معلمهایم آن را با دنیای واقعی قیاس نمیکردند. اما وقتی که بزرگتر شدم و هوش مصنوعی خواندم، متوجه شدم تقصیر من نبوده و به خاطر روش تدریس آن بوده است.
لازم نیست همه چیز را در مورد تمام نمادهای بامزهی ریاضی بفهمید تا ترید کردن را بفهمید اما یک پیشزمینهی خوب در درک طبیعت شانش و اینکه بازیهای شانسی چطور کار میکنند به شما کمک میکنند تا از خیلی تریدرهایی که هیچ درکی از ریاضیات ندارد فراتر بروید.
این کتاب کوچک ساده است، قابل درک است و از مثالهای کاربردی زیادی استفاده میکند تا مطللب را کاملا به شما بفهماند. ممکن است شما هیچوقت به عنوان کارگزار بورس در والاستریت استخدام نشوید اما دیگر اشتباهاتی نمیکنید که بقیه مرتکب میشوند و یک قدم دیگر به سمت تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای است.
۱۳- The First Twenty Hours, How to Learn Anything Fast
نوشته جاش کافمن (Josh Kaufman)
آخرین کتابی که در در این لیست قرار دارد به ما میگوید که چگونه یاد بگیریم. خیلی از افراد از من میپرسند که چگونه سریعتر و بهتر یاد بگیریم.
قبلا فکر میکردم که سوال مسخرهای است اما بعد متوجه شدم که بیشتر مردم یاد نگرفتهاند که چگونه فکر کنند، فقط میدانند باید به چه فکر کنند.
تفاوتی بزرگی بین این دو وجود دارد.
اینکه ما چگونه درمورد یادگیری و امتحان کردن چیزهای جدید رفتار میکنیم، تفاوت زیادی در دنیا ایجاد میکند. این کتاب هم در این مورد است.
قانون ۲۰هزار ساعت را فراموش کنید. شما در زندگیتان فقط فرصت دارید در چند مورد محدود متخصص شوید.
ساعتهای محدودی در روز و در سال وجود دارد. باید سریعتر در مواردی که انتخاب میکنید یاد بگیرید و این کتاب زرد کوچک به شما یاد میدهد که چطور این کار را انجام میدهید.
یاد گرفتن بیشتر از هر چیز دیگری، مانند یک بازی است.
باید تجربه کنید، چیزهای جدید زیادی را امتحان کنید و خیلی سریع این کار را انجام دهید.
در موضوع غرق نشوید و تسلیم هم نشوید. زود شکست بخورید و همه چیز را بههم بریزید. آستینها را باید بالا بزنید.
این تنها راهی است که بتوانید درمورد یک ایده، یک مفهوم یا مهارت جدید استاد شوید. هیچ میانبری وجود ندارد و برای هر مهارت جدیدی باید این کار را انجام دهید، پس یاد بگیرید که چگونه یاد بگیرید.
کتاب های فارسی زبان و ترجمه شده
این لیست بر اساس فروش مرتب شده است و هیچگونه تضمینی بر مناسب بودن محتوای کتابهای ذیل وجود ندارد.
۱- تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه
نوشته جان مورفی. ترجمه کامیار فرهانی فرد و رضا قاسیمان لنگرودی
نویسنده این کتاب، جان مورفی یکی از شاخص ترین تحلیل گران تکنیکال هستند که چندین سال به عنوان تحلیل گر شبکه سی ان بی سی و مدیریت ارشد موسسه مریل لینچ امریکا و شرکت جی جی ام را بر عهده داشتند.
۲- هارمونیک تریدینگ پیشرفته در بازارهای سرمایه
نوشته علی محمدی
کتاب حاضر از جمله جدیدترین کتاب های الگوهای هارمونیک است که به بحث بکارگیری پیشرفته فیبوناچی و الگوهای هارمونیک در تحلیل نمودارهای قیمت می پردازد. این کتاب از ۳ بخش مجزا تشکیل شده که مولف در آن ضمن معرفی الگوهای هارمونیک جدید، فیبوناچی، ارتباط هارمونیک با امواج الیوت و نکات برجسته به شیوه های پیشرفته هارمونیک تریدینگ می پردازد.
در این کتاب با آمیزه ای از مباحث هارمونیک تریدینگ، تحلیل الیوت، چنگال آندروز، ابزارهای تکنیکال و تحلیل زمانی آشنا خواهید شد. برای درک بهتر کتاب بایستی ابتدا کتاب الگوهای هارمونیک در بازارهای سرمایه را مطالعه نمایید.
۳- داینامیک تریدینگ
نوشته رابرات ماینر و ترجمه ابراهیم صالح رامسری
رابرت ماینر برای مدت بیست سال مربی بازرگانی بوده است و گزارش های روزانه را برای بازارهای موجود و آینده منتشر کرد. او درباره ی تجارت در سراسر جهان صحبت کرد و برای تعداد وسیعی از نشریه های بازرگانی مطالبی نوشته است. ماینر به نام معلم و رهبر سال نام گذاری شد و برنده ی جایزه ی اول شرکت های کارگزاری در هر سال و به طور همزمان رقابت های بازرگانی شد.
۴- روش سرمایه گذاری وارن بافت
نوشته رابرت هگستروم. مترجمان: حسن اکبری – مهدی زیوداری
کتاب روش سرمایه گذاری وارن بافت از آن رو ترجمه گردیده که فعالان بازار سرمایه از تجربیات این سرمایه گذار بزرگ دنیا آموزش ببینند و ذکر نام شرکت های مختلف در این کتاب و همچنین نحوه ارتباط این سرمایه گذار با آنها صرفا جهت کـسب تجربه و تجزیه و تحلیل بازارهای مالی است. این کتاب اصول کـسب و کار – اصول مدیریتی – اصول مالی – اصول قیمت گذاری را به شما آموزش می دهد.
در پایان
ممکن است قبلا چند تا از این کتابها را خوانده باشید و چند تا هم نخوانده باشید.
حتی ممکن است بعضی از آنها برای شما غافلگیرکننده باشند. اشکالی ندارد.
نشانهی یک تریدر فوقالعاده تفکر سریع و انعطافپذیر است.
باید مقادیر زیادی اطلاعات را با هم ترکیب بگیرید و تصمیماتی بگیرید که در بازی بیرحمانهی مجموع صفر فراتر از رقیبتان میرود، در این بازی کسی به اسارت گرفته نمیشود و اگر تا آخرین ساتوشی کیف پولتان را از دست بدهید برای بازی اهمیتی ندارد.
اما اگر خیلی زیاد مطالعه کنید، وارد گود شوید و شروع کنید به مبارزه کردن، همیشه در حال یادگیری، تغییر، انطباق یافتن و سازگار شدن باشید، این شانس را دارید که در بازی پول و زندگی برنده شوید.
آسان نیست ولی ممکن است.
اساس موفقیت یک ذهن کنجکاو است. خودتان را به یک موجود همیشه در حال یادگیری تبدیل کنید. آنقدر بخوانید تا از چشمهایتان خون بیاید. خرد گذشته را ببلعید و آن را از آن خودتان کنید.
فقط به خودتان بستگی دارد که به موفقیت دست پیدا کنید یا نه. هیچکس دیگر نمیتواند این کار را برای شما انجام دهد.
اما شما تنها نیستید. خرد سالها آن بیرون در دسترس است، منتظر است تا شما از آن استفاده کنید. هیچ رازی هیچ کجا وجود ندارد. همه چیز جلوی روی شما قرار دارد.
فقط کافیست دست دراز کنید و آن را به چنگ آورید.
ثبت ديدگاه